چالش اساسی در تامین برق فولادسازان
در برنامه افق ۱۴۰۴ رسیدن به تولید ۵۵ میلیون تن فولاد هدفگذاری شده است اما در حال حاضر بحران انرژی در شرکتهای فولادسازی به دلیل کمبود انرژی به عنوان مانع بزرگی در راستای نیل به اهداف این افق قرار گرفته و صنعت فولاد ما را در هدفگذاریهای تولید سالیانه خود نیز دچار چالشی اساسی کرده است. قطعی برق و گاز واحدهای فولادی و صنعتی در شرایطی که پیک مصرف خانگی بالاست سبب از دست رفتن میزان تولید شده و بالتبع میزان صادرات ما را نیز کاهش داده است. در همین ارتباط هفته نامه تجارت معدن و فولاد گفتگویی با سید صادق نیکوسپهر، مدیرعامل شرکت تجارت انرژی فردا ترتیب داده که در ادامه خواهید خواند.
آیا علت قطعی برق واحدهای فولادی به دلیل فرسودگی شبکه برق است؟
اگر منظور از شبکه، شبکه انتقال و توزیع است خیر. البته درصدی از فرسودگی در شبکههای انتقال و توزیع وجود دارد که که ممکن است در برخی مواقع به خاموشیهای مقطعی بیانجامد اما اصولا دلیل عمده خاموشیها عدم سرمایهگذاری متناظر با رشد مصرف در بخش تولید است. البته این نکته را باید در نظر داشت که الگوی مصرف در کشور ما به خوبی مدیریت نمیشود و همین امر سبب شده تا فشار عمدهای بر روی بخش سرمایهگذاری وارد شود. ضمن اینکه مشکلات در بخش تولید را باید از چند جهت بررسی کرد. این موارد شامل عدم تامین سرمایهگذاری جهت ایجاد ظرفیت جدید، عدم تامین نقدینگی کافی جهت انجام عملیات تعمیرات و نگهداری موضوعی که در هنگام خاموشیها متوجه فرسوده بودن شبکه و بخشی از ظرفیت تولید آن میشویم. مشکل دیگر نیز عدم تامین مطمئن سوخت برای نیروگاههاست که صنعت برق توانسته به رغم وجود مشکلات با تمام ظرفیتهای خود همکاریهای لازم را انجام دهد. اما وجود برخی محدودیتها در تامین سوخت گاز و گازوئیل و مسائل زیستمحیطی جهت استفاده از سوخت مازوت توانسته مزیدی بر علت مشکلاتی باشد که بوجود میآید.
علت اینکه ما در سالهای گذشته در جهت توسعه پایدار صنعت برق حرکت نکرده ایم چه بوده است؟
توسعه پایدار در یک صنعت وابستگی زیادی به سیاستگذاری دارد که متاسفانه وجود محدودیتهای زیاد اقتصادی به صنعت برق همراه با سوء مدیریت برخی مدیران که به جای تصمیمگیری صحیح و اقتصادی در صنعت برق که صرفا دوران کوتاه مدیریتی خود را مد نظر قرارداده و برای همه مشکلات راهحلهای کوتاه مدت مضر را انتخاب میکنند دلایل اصلی بروز این مشکل است.
در نظر داشته باشید وجود نقصان در چرخه اقتصاد انرژی برق در ایران دلیل پایهای در بروز این مشکلات است. زمانی که در دهه هفتاد در خصوص خصوصیسازی این صنعت تصمیمگیریهای صورت میگرفت پیشبینیهایی در بروز چنین شرایط سخت و بغرنج اقتصادی نشده بود. اصولا در شرایط عادی، اداره صنعت توسط بخش خصوصی (منوط به ایفای درست نقش رگولاتوری توسط نهادهای ذیربط است) به صرفهتر و اقتصادیتر انجام خواهد شد. اما هنگامی که اقتصاد کشور دچار بحران میشود بهتر است تا دولتها ضمن پذیرش مشکلات و تحمیل بار مالی آنها به مردم، شرایط بهتری را برای این صنعت رقم بزنند.
وضعیت تامین برق مورد نیاز کشور را حداقل تا دو سال آینده چگونه میبینید؟
متاسفانه چشمانداز روشنی در ۵ سال آینده وجود ندارد و صرفا کنترل بحران میتواند بهترین دستاورد مدیران صنعت برق باشد. البته با در نظر گرفتن شرایط بارشی و همچنین شرایط دمایی که بر روی تامین سوخت نیروگاهها تاثیر میگذارد، شرایط متفاوتی را برای سالهای پیشرو رقم خواهد زد. اما باید توجه داشت روند رو به رشد مصرف با در نظر گرفتن مشکلات سرمایهگذاری در بخش تولید که هم ناکافی و هم زمانبر است به واقع هشداری برای مصرفکنندگان خواهد بود. باید توجه داشت این شرایط در سالهای کم بارش به مراتب با شدت بیشتری اتقاق خواهد افتاد. و اگر زمستانهای سرد و طولانی هم داشته باشیم دامنه خاموشیها میتواند در فصول سرد نیز اتفاق بیفتند و این موضوع بیانگر این آن است که ما در عملیات تعمیرات و نگهداری واحدها(که با رعایت توالی در فصل سرد انجام میشود) دچار محدودیت خواهیم شد و این امر مجددا تاثیرات نامطلوب خود را در نیمه اول سال بعد نشان خواهد داد.
به نظر شما ورود شرکتهای فولادسازی در عرصه ساخت نیروگاه برای تامین برق مورد نیاز اقدامی درست است؟
از منظر صنعت برق بله. اما پیام دعوت صنعت برق از صنایع بزرگ معدنی و فولادی برای ورود به عرصه سرمایهگذاری در بخش تولید عملا به معنای شانه خالی کردن وزات نیرو از تامین برق این صنایع است که همین امر باعث تمرکز بالاتر صنعت برق بر روی دیگر مصرفکنندگان خواهد بود.
به عبارت دیگر میتوان گفت: وزارت نیرو از تامین برق پایدار، مستمر و با کیفیت برای تمام مصرفکنندگان ناتوان است و به همین منظور قویترین بخش مصرفکنندگان برق را به سمت مستقل بودن هدایت میکند تا بتواند با ظرفیت محدود خود به نیاز دیگر مصرفکنندگان رسیدگی کند.
البته شاید با توجه به اینکه صنعت برق انحصاری است، ورود صنایع فولادی به این بخش با ریسکهای اقتصادی همراه باشد که بررسی این موضوع را میتوان در آن صنایع بررسی کرد اما آنچه که از منظر وزارت نیرو اتفاق افتاده است کاهش بار مسئولیتی این وزارتخانه است که همراه با استفاده از ظرفیتهای صنایع معدنی و فولادی اتفاق افتاده است.
ما بر این باوریم سرمایهگذاری در صنعت برق باید در چرخه اقتصادی صحیح و توسط بخشهای حرفهای تولید برق انجام شود که در این صورت و با در نظر گرفتن قوانین و مقررات پایدار، حاکمیت میتواند برق مورد نیاز مصرفکنندگان صنایع را برای بلند مدت تضمین کند. اما تاکنون تغییری در سیاستگذاری های وزارت نیرو اتفاق نیفتاده است. به نظر میرسد اکنون و با توجه به بروز محدودیتهای تامین برق، وزارت نیرو باید به شرایط جدید تن داده و راه را برای آزادسازی اقتصاد انرژی در ایران هموار نماید.
منبع: پایگاه خبری تجارت، معدن و فولاد